هوش مصنوعی:
این شعر از عشق ناکام، درد و اندوه، و پریشانی روحی سخن میگوید. شاعر از شور عشق و غمهایش مینالد و اشاره میکند که با وجود پایان یافتن مجالس شادی، اختلافات و شور جنون همچنان پابرجاست. او از ویرانی و نابودی میگوید اما در عین حال، به تداوم درد و نوحهسرایی در خانهاش اشاره دارد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، همراه با مضامین غمانگیز و نمادین، درک این شعر را برای مخاطبان جوانتر دشوار میسازد. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و اجتماعی موجود در متن نیاز به درک بالاتری از زندگی و تجربیات انسانی دارد.
شمارهٔ ۵۶۸
عشق از سرم چو شور ز میخانه کم نشد
آه از دلم چو گرد ز ویرانه کم نشد
مجلس تمام گشت و برای گل چراغ
دعوی میان بلبل و پروانه کم نشد
یک چوب گل به باغ برای دوا نماند
شور جنون بلبل دیوانه کم نشد
در آستان قیصر و خاقان کسی نماند
غوغای خلق از در میخانه کم نشد
شکر خدا که تفرقه ما را به هم نزد
بر باد رفت خرمن و یک دانه کم نشد
ماتمسرا سلیم، دل خسته ی من است
هرگز نوای نوحه ازین خانه کم نشد
آه از دلم چو گرد ز ویرانه کم نشد
مجلس تمام گشت و برای گل چراغ
دعوی میان بلبل و پروانه کم نشد
یک چوب گل به باغ برای دوا نماند
شور جنون بلبل دیوانه کم نشد
در آستان قیصر و خاقان کسی نماند
غوغای خلق از در میخانه کم نشد
شکر خدا که تفرقه ما را به هم نزد
بر باد رفت خرمن و یک دانه کم نشد
ماتمسرا سلیم، دل خسته ی من است
هرگز نوای نوحه ازین خانه کم نشد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۶۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.