۱۷۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۷۱

سرم چو گوی به میخانه بی درنگ دود
دلم چو گوهر غلتان به تار چنگ دود

دلیرکرده ی می را ز خصم پروا نیست
چو کبک مست، بط می به روی سنگ دود

ز شرم وعده خلافی به عذر تند مباش
که عیب بیش نمایان شود چو لنگ دود

ز بیم روز و شب است این چنین شتابان عمر
چو آهویی که به دنبال او پلنگ دود

چو رهروی که دود در قفای خضر، سلیم
سفینه ام به محیط از پی نهنگ دود
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۷۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.