هوش مصنوعی: این متن شعری است که به مفاهیمی مانند تلاش، صبر، تقدیر، و ناامیدی می‌پردازد. شاعر از دشواری‌های زندگی و ناتوانی انسان در برابر تقدیر سخن می‌گوید و به دنبال راهی برای رهایی از این قیدهاست. همچنین، اشاره‌هایی به طبیعت و عناصر آن مانند آب، گل، و خورشید دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار خواهد بود. همچنین، برخی از واژه‌ها و استعاره‌های به‌کاررفته نیاز به دانش ادبی نسبتاً بالایی دارند.

شمارهٔ ۵۷۲

کسی کو تا ز کار اهل همت سر برون آرد
برد سر در کلاه فقر و از افسر برون آرد

فلک می گیرد آخر هرچه می بخشد، عجب نبود
که موج آب را چون رشته از گوهر برون آرد

به زر دفع حوادث می توان کردن درین گلشن
ولی کو فرصت آن کز بغل گل زر برون آرد

فلک از گریه ام در آب پنهان شد، نمی دانم
که آخر از کجا سر همچو نیلوفر برون آرد

عجب دانم که پیش از موج اشک من رسد آنجا
اگر قاصد ز پا همچون کبوتر پر برون آرد

نظر بر صرفه ی خویش است هرکس را که می بینی
فلک خورشید را پنهان کند، اختر برون آرد

به غارت چون گشاید دست مژگان تو، بتواند
که جوهر را چو خار ماهی از خنجر برون آرد

سلیم از قید گردون شد دلم فرسوده، خضری کو
که این آیینه را از زیر خاکستر برون آرد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۷۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.