۱۶۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۸۲

چه عیش ها که اسیران به وصل ساز کنند
سرشک اگر بگذارد که چشم باز کنند

ز پاکدامنی من به عشق می شاید
که همچو صبح به دامان من نماز کنند

چو دل ز شکوه تهی گشت، عمر افزاید
شود دراز، گره چون ز رشته باز کنند

برهنه ایم، که ننگ است اهل همت را
که دست خود به سوی آستین دراز کند

ز اتحاد، به محشر سلیم نیست عجب
که خاک پیکر محمود را ایاز کنند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۸۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.