هوش مصنوعی:
این شعر از حافظ، با استفاده از تصاویر زیبا و استعاری، به موضوعاتی مانند عشق الهی، تقدیر، طبیعت و زندگی میپردازد. شاعر از عناصری مانند خورشید، شمع، دریا و لاله برای بیان احساسات و تفکرات خود استفاده میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و استعاری است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و تجربهٔ زندگی دارد. همچنین، برخی از ابیات ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
شمارهٔ ۵۹۸
پرتوی هردم به دل فیض الهی افکند
وقت آن آمد که داغ ما سیاهی افکند
سرفرازی از سر عریان بود خورشید را
شمع سر در پیش از صاحب کلاهی افکند
می شود لب تشنه را معلوم، راز تشنگی
بر لب دریا اگر گوشی چو ماهی افکند
لاله در باغ از نوید مقدم او همچو شمع
تاج خود را پیش باد صبحگاهی افکند
کوششی دارد پی سرمایه ی خود هرکه هست
بخت من بردارد، ار داغی سیاهی افکند
چشم مستت ریخت خونم را، بلی اینش سزاست
هرکه طرح آشنایی با سپاهی افکند
چتر سبز تاک را نازم که مستان را سلیم
سایه اش در سر هوای پادشاهی افکند
وقت آن آمد که داغ ما سیاهی افکند
سرفرازی از سر عریان بود خورشید را
شمع سر در پیش از صاحب کلاهی افکند
می شود لب تشنه را معلوم، راز تشنگی
بر لب دریا اگر گوشی چو ماهی افکند
لاله در باغ از نوید مقدم او همچو شمع
تاج خود را پیش باد صبحگاهی افکند
کوششی دارد پی سرمایه ی خود هرکه هست
بخت من بردارد، ار داغی سیاهی افکند
چشم مستت ریخت خونم را، بلی اینش سزاست
هرکه طرح آشنایی با سپاهی افکند
چتر سبز تاک را نازم که مستان را سلیم
سایه اش در سر هوای پادشاهی افکند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۹۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.