هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عارفانه بیانگر دلدادگی و وابستگی شدید شاعر به معشوق است. شاعر از درد عشق، الفت با معشوق و تأثیر عمیق این رابطه بر روح و روان خود سخن میگوید. همچنین، اشاراتی به مفاهیم عرفانی و حکمت نیز در شعر دیده میشود.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۶۰۲
از چشم من خیال تو بیرون نمی رود
لیلی ز پیش دیده ی مجنون نمی رود
از بس دلم به تیر تو الفت گرفته است
از خانه ی کمان تو بیرون نمی رود
در دل هزار درد و لب از ناله بسته ایم
از زخم ما چو لاله و گل خون نمی رود
هرکس که جامی از می حکمت کشیده است
از پای خم به پیش فلاطون نمی رود
خوش جلوه ای به باغ سخن می کند سلیم
سرو روان چو کلک تو موزون نمی رود
لیلی ز پیش دیده ی مجنون نمی رود
از بس دلم به تیر تو الفت گرفته است
از خانه ی کمان تو بیرون نمی رود
در دل هزار درد و لب از ناله بسته ایم
از زخم ما چو لاله و گل خون نمی رود
هرکس که جامی از می حکمت کشیده است
از پای خم به پیش فلاطون نمی رود
خوش جلوه ای به باغ سخن می کند سلیم
سرو روان چو کلک تو موزون نمی رود
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۰۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.