۱۷۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۵۲

دلم آن پر عتاب می طلبد
ترک مستی کباب می طلبد

ساده لوح آنکه در ولایت حسن
گرمی از آفتاب می طلبد

آب خواهد ز تشنه در دریا
آنکه از ما شراب می طلبد

بخت در گریه خواهدم دایم
هرچه شور است، آب می طلبد

دل ضرورش مگر شده ست سلیم؟
که به این اضطراب می طلبد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۵۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.