هوش مصنوعی: این شعر از گلرخان به روابط انسانی، همدردی، و الفت میان افراد می‌پردازد. در آن، صحنه‌هایی از همدلی، انتقاد از ریاکاری، و اشاره‌هایی به دوران کودکی و پیوندهای عاطفی دیده می‌شود. شاعر از زبان تصاویر و استعاره‌ها برای بیان احساسات عمیق استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اجتماعی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، برخی از اشارات انتقادی و استعاره‌ها ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

شمارهٔ ۶۷۰

گلرخان بینند هرگه بر اسیر یکدگر
آفرین گویند بر هم زخم تیر یکدگر

دل ز فریاد دل آید سوی زلف از کاکلش
شبروان یابند هم را از صفیر یکدگر

دست در دست سبو دارم که در این روزگار
هم مگر باشند مستان دستگیر یکدگر

گر لبانش الفتی دارند با هم، دور نیست
خورده اند ایام طفلی هر دو شیر یکدگر

من زنم بر شیخ طعن، اهل ریا بر می فروش
ناسزا تا کی توان گفتن به پیر یکدگر؟

تنگدستان راچه حاجت درد دل گفتن سلیم
راز هم خوانند از نقش حصیر یکدگر
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۶۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.