هوش مصنوعی: این شعر از درد و رنج مداوم سخن می‌گوید، از زخم‌هایی که با وجود گذشت زمان هنوز تازه هستند. شاعر از دیوانگی و بی‌خودی، غم و ویرانی، و عشقی ناکام می‌گوید که همچنان ادامه دارد. او احساس می‌کند که با وجود همه تلاش‌ها، آرامش و شادی دست‌نیافتنی است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاطفی و روانی مانند غم، دیوانگی، و رنج است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین یا نامفهوم باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند عشق ناکام و احساسات پیچیده نیاز به درک بالاتری از زندگی و تجربیات انسانی دارند.

شمارهٔ ۶۷۷

مردم و زخم از دم شمشیر می آید هنوز
استخوانم خاک گشت و تیر می آید هنوز

از جنونم سال ها رفت و دل دیوانه را
بیخودی از ناله ی زنجیر می آید هنوز

باده نوشیدم، غمی از خاطرم بیرون نبرد
بوی ویرانی ازین تعمیر می آید هنوز

صد چو من فرهاد دارد هر طرف شیرین من
از دهانش گرچه بوی شیر می آید هنوز

سرگران کی می تواند از سر خاکم گذشت
کاری از این دست دامنگیر می آید هنوز

صد گلستان گل به دامن می برد هرکس سلیم
بلبل ما از چمن دلگیر می آید هنوز
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۷۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۷۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.