هوش مصنوعی:
این شعر بهاری از مولانا، با استفاده از تصاویر طبیعی و عرفانی، به نقد مفاهیم سنتی و ظاهری دین و عرفان میپردازد. شاعر با بیان «غلط» در پایان هر بیت، اشتباه بودن درک رایج از مفاهیمی مانند خانقاه، مستی، عشق، و حتی پرستش را نشان میدهد. او تأکید میکند که حقیقت فراتر از این ظواهر است و گاه در حیرت بین کفر و دین میتوان آن را یافت.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و نقدهای فلسفی است که برای درک کامل آن، مخاطب نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با مبانی عرفان و ادبیات فارسی دارد. همچنین، برخی از اشارات مانند «مستی» و «کفر و دین» ممکن است برای سنین پایین نامفهوم یا گمراهکننده باشد.
شمارهٔ ۷۱۷
بهار شد که کند شیخ جلوه گاه غلط
به سوی میکده آید ز خانقاه غلط
ز شمع لاله و از لاله شعله ظاهر شد
که کرده اند ز مستی همه کلاه غلط
که گفته است گدایان عشق محتاجند
غلط رسیده به خدام پادشاه، غلط
ز جلوه ی توازان آب می شود که ترا
به آفتاب کند شمع صبحگاه غلط
دلم سلیم به حیرت ز کفر و دین افتاد
همیشه راه شود بر سر دو راه غلط
به سوی میکده آید ز خانقاه غلط
ز شمع لاله و از لاله شعله ظاهر شد
که کرده اند ز مستی همه کلاه غلط
که گفته است گدایان عشق محتاجند
غلط رسیده به خدام پادشاه، غلط
ز جلوه ی توازان آب می شود که ترا
به آفتاب کند شمع صبحگاه غلط
دلم سلیم به حیرت ز کفر و دین افتاد
همیشه راه شود بر سر دو راه غلط
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۱۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.