۱۶۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۳۰

حرف گل و حدیث بهار و خزان دروغ
تا چند گویی این همه ای باغبان دروغ

کردند بحث، شیخ و برهمن به پیش عشق
دعوی این خلاف شد و حرف آن دروغ

چون چشم احول آینه هم شد دروغگو
از بس که عام گشت درین خاکدان دروغ

در ما چو آب و آینه نقش خلاف نیست
کفر است در شریعت ما راستان دروغ

هرگز کسی حریف نشد نفس خویش را
تا چند بشنوم ز تو ای پهلوان دروغ

یک مو خلاف در سخن من سلیم نیست
نگذشته غیر شعر مرا بر زبان دروغ!
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۲۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.