هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عاشقانه و دردهای ناشی از عشق می‌پردازد. شاعر از تشبیهات مختلف مانند گلبن سبز، قمری، بلبل، و فرهاد استفاده کرده تا عمق احساسات و رنج‌های عشق را نشان دهد. همچنین، به بی‌پایانی و درمان‌ناپذیری درد عشق اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار می‌باشد. همچنین، برخی از مضامین مانند درد و رنج عشق ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب باشد.

شمارهٔ ۷۳۸

شد چو گلبن سبز در پیراهن من خار عشق
همچو قمری گشت طوق گردنم زنار عشق

بلبل از حسرت اگر در فصل گل نالد رواست
حسن را عمری بود کوته تر از دیدار عشق

مرد فرهاد و همان برجاست کوه بیستون
می توان دانست انجامی ندارد کار عشق

جلوه گاه سیل باشد هرکجا ویرانه ای ست
می شود معلوم از احوال ما آثار عشق

درد بی درمان که می گویند، درد عاشقی ست
معجز عیسی خجل می گردد از بیمار عشق

گاه در زیرزمین، گاهی به اوج آسمان
دل به جان آمد مرا از راه ناهموار عشق

در بغل پژمرده خواهد گشت، می دانم سلیم
غنچه ی دل را زنم بر گوشه ی دستار عشق
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۳۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.