هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از تجربههای عاشقانه و روحانی خود میگوید. او با توصیف طبیعت و احساسات درونی، سفر معنوی و عاشقانهاش را به تصویر میکشد. از صبح و باغ و نسیم گل سخن میگوید و نشان میدهد که در راه محبت و عشق گام نهاده است. همچنین، به فقر و قناعت اشاره دارد و بیان میکند که عشق را با صبر پذیرفته است.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین، درک برخی از اشارات ادبی و عرفانی نیاز به شناخت ادبیات کلاسیک فارسی دارد.
شمارهٔ ۷۶۴
دمید صبح و به باغ از پی هوا رفتم
نسیم آمد و چون بوی گل ز جا رفتم
تپیدن دل خود گوش کن، نه بانگ درا
که من به راه محبت به این صدا رفتم
نداشت سایه ی طرف کلاه خوبان را
هزار مرحله بیش از پی هما رفتم
نشان من نتوان یافتن به گوشه ی فقر
که چون غبار در آغوش بوریا رفتم
قبول عشق نمودم به صبر خویش سلیم
به کف گرفته چراغ از پی صبا رفتم
نسیم آمد و چون بوی گل ز جا رفتم
تپیدن دل خود گوش کن، نه بانگ درا
که من به راه محبت به این صدا رفتم
نداشت سایه ی طرف کلاه خوبان را
هزار مرحله بیش از پی هما رفتم
نشان من نتوان یافتن به گوشه ی فقر
که چون غبار در آغوش بوریا رفتم
قبول عشق نمودم به صبر خویش سلیم
به کف گرفته چراغ از پی صبا رفتم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۶۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.