هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از شوق دیدار معشوق و اضطراب ناشی از عشق سخن می‌گوید. شاعر با تصاویری مانند آب، حباب، خواب و شهاب، حالت‌های مختلف خود را در فراق معشوق توصیف می‌کند. او از سوختن دل در آتش عشق و حسرت‌هایش می‌گوید و در نهایت، خود را مانند پرنده‌ای در باغ عشق تصویر می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۷۷۹

خوش آن که بینم روی او، وز اضطراب از خود روم
بر پای آن سرو روان افتم چو آب از خود روم

با او شبی می خورده ام، نبود عجب کز یاد آن
چشمم چو بر ساغر فتد، همچون حباب از خود روم

در خواب او را دیده ام، صدبار در هر ساعتی
از شوق بستر افکنم افتم چو خواب از خود روم

تا کی درین نخجیرگاه از شوق صید آرزو
هرگاه تیری افکنم همچون شهاب از خود روم

در آتش عشق بتان، دل را به حسرت سوختم
اکنون ز هرجا بشنوم بوی کباب از خود روم

از شوق مشکین کاکلی در باغ و بستان چون سلیم
بینم چو شاخ سنبلی در پیچ و تاب، از خود روم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۷۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.