۲۱۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۸۴

خوش آن روزی که می در هر چمن بی باک می خوردم
به دستم بود اگر جامی، به پای تاک می خوردم

ز ساقی، جام می نگرفتن زاهد هلاکم کرد
به دست من اگر می داد، آن را پاک می خوردم!

محبت کرد از بس تلخ بر من زندگانی را
اگر زهرم نمی داد آسمان، تریاک می خوردم!

پی روزی عجب گر ترک استغنا کنم اکنون
که در ایام طفلی از قناعت خاک می خوردم

سلیم از بی شرابی مبتلای صد غم و دردم
اگر می داشتم می، کی غم افلاک می خوردم؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۸۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.