هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق و رنجهای ناشی از آن سخن میگوید. او به یاد میآورد که چگونه در گذشته با طبیعت و پرندگان همنوا بوده، اما اکنون در آتش عشق سوخته و هیچ لذتی ندارد. همچنین، از بیعدالتیهای روزگار و رنجهای عاشقان شکایت میکند و تأکید میکند که همیشه قناعت پیشه کرده و به مال دیگران طمع نداشته است.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و فلسفی است که درک آنها برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج و اندوه نیاز به بلوغ عاطفی دارد.
شمارهٔ ۷۸۵
کی بود در چمن که سرودی نداشتیم
با عندلیب گفت و شنودی نداشتیم
ای عشق، سوختیم بساط طرب که تو
هر چه به ما نمونه (؟) نمودی نداشتیم
گردون کدام فتنه که با عاشقان نکرد
اینها گمان به خال کبودی نداشتیم
مردیم و آهی از دل بی کینه برنخاست
همچون چراغ آینه دودی نداشتیم
دایم سلیم بود قناعت طریق ما
هرگز نظر به صاحب جودی نداشتیم
با عندلیب گفت و شنودی نداشتیم
ای عشق، سوختیم بساط طرب که تو
هر چه به ما نمونه (؟) نمودی نداشتیم
گردون کدام فتنه که با عاشقان نکرد
اینها گمان به خال کبودی نداشتیم
مردیم و آهی از دل بی کینه برنخاست
همچون چراغ آینه دودی نداشتیم
دایم سلیم بود قناعت طریق ما
هرگز نظر به صاحب جودی نداشتیم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۸۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.