۲۱۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۸۹

در سخن سنجی هرکس بتر از غمازیم
وای بر ما که درین بزم سخن پردازیم

سفر اول شوق است به کویت ما را
صید ما زود توان کرد که نوپروازیم

کیست کز مطرب این بزم در آتش ننشست
ما همه سوخته ی شعله ی یک آوازیم

حیف باشد که ز بی مهری او شکوه کنیم
ما که معشوق پران همچو کبوتر بازیم

چشم خونابه فشان بی خبری نیست سلیم
راز پنهان مکن از ما که ز اهل رازیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۸۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۹۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.