هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از تغییر و تحول درونی سخن می‌گوید که تحت تأثیر عشق رخ داده است. شاعر بیان می‌کند که چگونه از غبار راه به عطر تبدیل شده‌اند، چگونه مانند شمع به خون خود آغشته شده‌اند و از دشمنان خود اسیر شده‌اند. همچنین، اشاره‌ای به گذر زمان و تغییر از جوانی به پیری دارد و در نهایت، از ملایمت و نرم‌خویی در عشق سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و مفاهیم انتزاعی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۷۹۷

ز فیض عشق تو چون حسن دلپذیر شدیم
غبار راه تو بودیم، ازان عبیر شدیم

به خون خویش علم چرب کرده ایم چو شمع
که خود نخست ز خصمان به خود اسیر شدیم

چو صبح، برگ خزانی زنیم بر دستار
به نوبهار جوانی چنین که پیر شدیم

کنون خوش است که خوان سپهر بردارند
ز قرض پنجه کش آفتاب، سیر شدیم

شود سلیم درشتی ملایمت در عشق
حصیر آمده بودیم، چون حریر شدیم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۹۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.