هوش مصنوعی:
شاعر در این متن عاشقانه و عرفانی، از عشق و دلبستگی به معشوق و رهایی از تعلقات دنیوی سخن میگوید. او از پیچیدن به موی معشوق، نوشیدن می و یادآوری فصل گل در باغ صحبت میکند و همچنین از عدم تمایل به منصور شدن و قربانی کردن خود برای معشوق میگوید. در نهایت، شاعر از از دست دادن فرصتها و قضا شدن نماز به دلیل پیچیدن در آداب وضو ابراز ناراحتی میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عرفانی و عاشقانه پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مفاهیمی مانند مینوشی و عشقورزی ممکن است برای سنین پایینتر مناسب نباشد.
شمارهٔ ۸۰۲
خوش آن روزی که برآن طره های مشکبو پیچم
دو عالم را دهم از دست و بر یک موی او پیچم
خم می را بگویید ای حریفان رحم خوش چیزی ست
برای ساغری تا چند دست هر سبو پیچم؟
برای آن که فصل گل درین باغم به یاد آرند
به هر انگشت شاخی، رشته ای همچون کدو پیچم
نمی خواهم که چون منصور، ممنون کسی باشم
به دست خود کمند زلف او را بر گلو پیچم
سلیم از دست فرصت رفت در سامان وصل او
نمازم شد قضا، تا کی در آداب وضو پیچم؟
دو عالم را دهم از دست و بر یک موی او پیچم
خم می را بگویید ای حریفان رحم خوش چیزی ست
برای ساغری تا چند دست هر سبو پیچم؟
برای آن که فصل گل درین باغم به یاد آرند
به هر انگشت شاخی، رشته ای همچون کدو پیچم
نمی خواهم که چون منصور، ممنون کسی باشم
به دست خود کمند زلف او را بر گلو پیچم
سلیم از دست فرصت رفت در سامان وصل او
نمازم شد قضا، تا کی در آداب وضو پیچم؟
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۰۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.