۲۰۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۰۳

ما راه فغان بر دل ناشاد گرفتیم
چون سرمه، سر راه به فریاد گرفتیم

ما جوهر خود از نظر خلق نهفتن
تعلیم ز آیینه ی فولاد گرفتیم

ز آشفتگی طره ی مقصود خبر داد
هر فال که از شانه ی شمشاد گرفتیم

خواهیم به سرچشمه ی مقصود رسیدن
از خضر سراغی که نمی داد، گرفتیم

بیهوش تریم از همه کس، زان که درین بزم
پیمانه ی خود هرکه به ما داد، گرفتیم

گر نامه و قاصد نفرستیم عجب نیست
این را ز فراموشی او یاد گرفتیم

نه دام، سلیم و نه قفس بود به عالم
آن روز که ما دامن صیاد گرفتیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۰۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.