هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از ناتوانی خود در درک برخی مفاهیم مانند آرامش، عقل معاش، و دلداری سخن می‌گوید. او خود را مست و بی‌خرد توصیف می‌کند و از این که نمی‌تواند مانند دیگران رفتار کند، اظهار ناتوانی می‌نماید. همچنین، از آزرده شدن بی‌سبب و ناتوانی در درک خوی و رفتار دوست شکایت دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که درک آن‌ها برای مخاطبان جوان‌تر دشوار بوده و نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی بیشتر دارد. همچنین، برخی از اشارات مانند می‌خوارگی و مستی ممکن است برای سنین پایین‌تر مناسب نباشد.

شمارهٔ ۸۰۴

چو بلبل باعث شوریده گفتاری نمی دانم
چو گل تقریب این آشفته دستاری نمی دانم

مکن عیبم اگر بر حال خود هرگز نپردازم
که من می خواره ام، آیین غمخواری نمی دانم

مرا شور جنون از راحت تجرید غافل کرد
چو فیل مست، قدر این سبکباری نمی دانم

گرفتم عالم از من شد، مرا عقل معاشی کو
جهانگیری چه حاصل چون جهانداری نمی دانم

درشتی گر به کار آید، ترا ای گوهر ارزانی
که من چون رشته، کاری غیر همواری نمی دانم

چنان از بی سبب آزردنم شرمنده ای از من
که من خوی ترا ای دوست، پنداری نمی دانم!

برای عاشق آزاری ترا عذری نمی باید
چه خواهد شد اگر گویی که دلداری نمی دانم

چو بلبل بس که نالیدم، ز گلزارم برون کردند
چه می خواهد ز من این ناله و زاری نمی دانم

سلیم از کف خریداران متاعم مفت می گیرند
که چون یاران دیگر، من دکانداری نمی دانم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۰۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.