هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و هوس، استقلال و رضایت به کم، و اضطراب ناشی از عشق و جدایی سخن می‌گوید. او از ناب بودن باده و خون دل هوس‌دار یاد می‌کند، به صدای خوش خود می‌نازد، و از ناله‌های شوق‌آلود خود می‌گوید که کاروان‌ها را متأثر کرده است. شاعر اعلام می‌کند که قصد غارت گلستان را ندارد و به یک گل راضی است، اما از اضطراب شب وصل و بیم غمزه‌های معشوق می‌گوید. او از گفتگوی پندگویان خسته شده و از آیینه‌گل خود می‌پرسد که چگونه طاقت باد نفس را دارد. در نهایت، شاعر از آرزوهای بلند خود برای تسخیر جهان می‌گوید و از نبود روشن‌اندیشان در گلشن زندگی شکایت می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، برخی از عبارات ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

شمارهٔ ۸۰۷

به جامم باده ی ناب است و خون دل هوس دارم
نمی خواهم گل از کس، تا به داغی دسترس دارم

درای محمل نازم، به حسن صوت مشهورم
ز شوق ناله ای، صد کاروان از پیش و پس دارم

گلستان ترا ای باغبان غارت نخواهم کرد
به یک گل می شوم راضی، که مرغی در قفس دارم

شب وصل است و بیم غمزه اش آشفته ام دارد
که بزم می گساری بر سر راه عسس دارم

دلم از گفتگوی پندگویان تیره می گردد
گل آیینه ام، کی طاقت باد نفس دارم

ز بال خود دو ترکش بسته ام دایم که از همت
سر تسخیر ملک دام و اقلیم قفس دارم

درین گلشن سلیم از روشناسان کس نمی بینم
چو گل آیینه ی خود چند پیش خار و خس دارم؟
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۰۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.