هوش مصنوعی: شاعر در این متن از ضعف و ناتوانی خود در رسیدن به معشوق و تحمل شرایط سخت زندگی می‌گوید. او احساس خواری و بی‌کسی می‌کند و خود را در مقایسه با دیگران ناچیز می‌بیند. با این حال، گاهی احساس غرور و بزرگی نیز دارد و خود را با عناصری مانند دریا و نهنگ مقایسه می‌کند. شاعر از عشق، رنج و اضطراب سخن می‌گوید و گاهی به می‌نوشی و مستی اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ضعف، اضطراب و مستی ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد یا نیاز به توضیح داشته باشد.

شمارهٔ ۸۱۳

به کویت چون توانم من به این حال خراب آیم؟
که از بس ضعف، نتوانم ترا یک شب به خواب آیم

به گلگشت گلستان می رود، ای عشق نپسندی
که دشمن همعنانش باشد و من در رکاب آیم

به صد خواری سزاوارم درین عالم، چه لازم بود
به بزم دیگران ناخوانده همچون آفتاب آیم

مرا چون می تواند آسمان گردآوری کردن؟
محال است این که همچون بحر در مشت حباب آیم

درین دریا وجود من به چشمی درنمی آید
نهنگم من، نه ماهی، تا سبک بر روی آب آیم

چنان از گرم خونی الفتی با نیک و بد دارم
که هرکس تب کند، چون نبض، من در اضطراب آیم

ز مستی چون سلیم آهنگ بزم او کنم شب ها
تمام راه را بر بوی دل های کباب آیم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۱۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.