هوش مصنوعی: شاعر در این متن از احساس ناامیدی، تنهایی و آرزوهای برآورده نشده خود می‌گوید. او از نداشتن پناهگاه، ترس از تنبیه و آرزوی آزادی مانند مرغ در قفس سخن می‌گوید. همچنین، به بی‌کسی و عدم الفت با دیگران اشاره می‌کند و آرزو می‌کنند که شرایط بهتری داشتند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عرفانی و اجتماعی است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار است. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ناامیدی و تنهایی نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۸۱۴

گر امید رحمی از فریادرس می داشتم
لب نمی بستم ز افغان تا نفس می داشتم

شور فریادم بیابان را به تنگ آورده است
کاش آواز خوشی همچون جرس می داشتم

عاشقم، اندیشه ام از گردش افلاک نیست
می نمی خوردم اگر بیم از عسس می داشتم

گو منال طالع خود بی سبب مرغ اسیر
کاش من هم گوشه ای همچون قفس می داشتم

در بیابان طلب از رشک می مردم، اگر
جز دو دست خود کسی در پیش و پس می داشتم

نیست الفت با مغول، شکرلبان هند را
کاش بر سر چیره ای همچون مگس می داشتم

بی کس چون من نمی باشد، چه می کردم سلیم
در خراب هند اگر حاجت به کس می داشتم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۱۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.