هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات شوریده‌حال و عاشقانه‌ی شاعر است که در آن از عشق، رنج، بی‌قراری و طردشدگی سخن می‌گوید. شاعر خود را در آتش شوق و خون می‌بیند، به دنبال راهنما می‌گردد، و از ناپایداری و رسوایی در اجتماع شکایت دارد. او به دنبال جایگاهی برای دیوانگان و شوریدگان می‌گردد و در نهایت به اعجاز کلام خود و صعود به آسمان‌ها اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مفاهیمی مانند رنج، طردشدگی و شوریدگی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد.

شمارهٔ ۸۲۰

گه ز شوق او در آتش، گاه در خون می رویم
خضر کو تا بنگرد این راه را چون می رویم

همچو توبه با صلاحیت به مجلس آمدیم
لیک رسواتر ز بوی می به بیرون می رویم

هرکجا باشد، چو ما دیوانگان را جای نیست
شهر اگر از ما به تنگ آمد، به هامون می رویم

نیست شوری هرکجا شوریده ای در رقص نیست
در چمن، گاهی به ذوق بید مجنون می رویم

جمله عالم را گرفت اعجاز نطق ما سلیم
بعد ازین همچون مسیحا سوی گردون می رویم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.