هوش مصنوعی: شاعر در این متن از غم و اندوه خود می‌گوید و خود را مانند طفل یتیمی در دبستان جهان توصیف می‌کند. او از گلبن فیض و شادابی فطرت خود سخن می‌گوید که عطرش جهانی را دربرمی‌گیرد. شاعر خود را با پیامبران و معجزاتشان مقایسه می‌کند و احساساتش را مانند ابری که به سوی گلزار می‌رود یا نسیمی که به حرم غنچه‌ها می‌وزد، توصیف می‌کند. در پایان، او خود را در هند سیاه‌بختی، شاه سلیم می‌خواند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و ادبی است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۸۲۴

هردم غمی آید ز حریفان لئیمم
گویی به دبستان جهان، طفل یتیمم

آن گلبن فیضم که ز شادابی فطرت
در جوش بود مغز جهانی ز شمیمم

در فکر همه فیض، چو گفتار رسولم
در نطق همه معجزه، چون دست کلیمم

شوقم چو برد جانب گلزار، سحابم
راهم چو فتد در حرم غنچه، نسیمم

کمتر نیم از سنجر و فغفور، که من هم
در هند سیه بختی خود، شاه سلیمم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۲۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.