۱۷۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۳۸

از دو جانب سرگرانی را تحمل می کنیم
ما و او با یکدگر جنگ تغافل می کنیم

بس که از گلچینی این باغ دارد خارها
پنجه ی خود را خیال بال بلبل می کنیم

چشم ما را سرمه از حسن سیاهان داده اند
عشقبازی در چمن با ساق سنبل می کنیم

هرکه را ره داد، بر ره می سپارد باغبان
خار در پا می رود تا دست بر گل می کنیم

نیست زیرطاق گردون، جای آسایش سلیم
آه ازین خوابی که ما در سایه ی پل می کنیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۳۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.