هوش مصنوعی: این متن بیانگر احساسات شاعر درباره بی‌پناهی، بی‌ناموسی و رسوایی ناشی از عشق است. شاعر از نداشتن پناهگاه در جهان و شرایط سخت زندگی خود سخن می‌گوید، اما در عین حال افسوس نمی‌خورد و به آرامش نیاز دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، برخی از مضامین مانند رسوایی و بی‌پناهی ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۸۴۰

ما چشم به لطف جم و کاوس نداریم
بر دامن لب، گرد زمین بوس نداریم

در پیش رود رایت مردانگی ما
چتر از عقب خویش چو طاووس نداریم

رسوایی عالم همه از عشق کشیدیم
با ما چه توان کرد که ناموس نداریم

ما را به جهان نیست پناهی ز حوادث
شمعیم که در بادیه فانوس نداریم

آرام ضرور است سلیم، اندکی آرام
افسوس نداریم، صد افسوس نداریم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۳۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۴۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.