هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و اخلاقی است که از زبان شاعری خطاب به ساقی و صوفی بیان می‌شود. شاعر از گشودن گره‌های زندگی، رهایی از تظاهر، و لذت بردن از زندگی ساده سخن می‌گوید. او به صوفی توصیه می‌کند از ریاکاری دست بردارد و به سادگی بازگردد. همچنین، از زیبایی و ناز طبیعت و ضرورت تلاش و پشتکار در راه فقر و سادگی یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی موجود در این شعر برای درک و تجزیه‌وتحلیل، به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات مانند میگساری و نقد صوفیگری ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا نیازمند توضیح باشد.

شمارهٔ ۸۶۳

ساقی ز کار من گره توبه باز کن
دست مرا به گردن مینا دراز کن

صوفی ترا چه کار به جام شراب ناب
کاری که کرده ای همه ی عمر، باز کن

شد صرف باده سیم و زر ما همه بیا
مطرب ز لطف دست تو بر سیم ساز کن

آن روی از کجا و تو ای آینه، بیا
ما دم نمی زنیم، تو خود امتیاز کن

هرچند عندلیب ز نازت در آتش است
نازت رواست، ناز کن ای غنچه، ناز کن

طرف کله شکسته ای، آشوب خلق شو
دامان فتنه برزده ای، ترکتاز کن

از کار مختصر مگذر در طریق فقر
در نان سیاه دانه ز تخم پیاز کن

راحت طلب، سلیم به مقصد نمی رسد
چون ناقه پای خویش به رفتن دراز کن
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۶۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.