هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از نظیری تبریزی است که در آن شاعر از معشوق می‌خواهد تا با مهربانی و میگساری، چهره‌ای گل‌فشان از خود نشان دهد. او توصیه می‌کند که در راه عشق به سخنان دیگران اعتماد نکنند و به جای آن، از دانش خود بهره ببرند. شاعر همچنین از گذر زمان و پیر شدن می‌گوید و از مخاطب می‌خواهد تا با نوشیدن می، جوانی را تجربه کند. در پایان، او از روح نظیری کمک می‌خواهد تا با تیغ زبانش، جهان‌ستانی کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، اشاره به می‌نوشی و مفاهیم عمیق فلسفی، مناسب‌تر برای سنین بالاتر است.

شمارهٔ ۸۶۵

رسیده ایم به بزم تو، مهربانی کن
شکفته شو ز می، از چهره گلفشانی کن

به حرف خضر مکن اعتبار در ره عشق
سخن بپرس، ولی خود هر آنچه دانی کن

به آب و رنگ چو گل منت بهار مکش
چو شمع چهره ای از سوز دل خزانی کن

غم زمانه ترا پیر کرد ای غافل
بگیر ساغر و چون شاخ گل جوانی کن

به خویش گم شدی از فکر وصل او ای دل
که گفته بود به عنقا، هم آشیانی کن؟

سلیم، روح نظیری ترا مددکار است
برآر تیغ زبان و جهانستانی کن
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۶۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.