هوش مصنوعی: این شعر از عشق، فراق، و رنج‌های عاشقانه سخن می‌گوید و همچنین به مفاهیمی مانند جنون، تزویر، و جنگ در جهان اشاره دارد. شاعر از طبیعت و عناصر آن مانند گلشن، تیر، و شمشیر به‌عنوان نمادهایی برای بیان احساسات و افکار خود استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عاشقانه، نمادین، و انتقادی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، اشاره‌های غیرمستقیم به جنگ و تزویر نیاز به درک بالاتری از دنیای بزرگسالان دارد.

شمارهٔ ۸۶۸

صفای گلشن کشمیر را تماشا کن
درین چمن من دلگیر را تماشا کن

ز شوق گلشن ایران، به هند در قفسم
اجازتم ده و شبگیر را تماشا کن

به جرم یک نگه از آتش فراقم سوخت
قصاص عاشق و تقصیر را تماشا کن

فلک چو شعله گرفتار دود آه من است
کمند بنگر و نخجیر را تماشا کن

قد خمیده چه نقصان به طبع راست دهد
مبین به سوی کمان، تیر را تماشا کن

چو آب و آینه در دیر، ساده لوحانند
برو به صومعه، تزویر را تماشا کن

جنون رواج دگر یافت در زمانه ی ما
صفای کوچه ی زنجیر را تماشا کن

کمان ابروی او را کشیدن آسان نیست
خیال خامه ی تصویر را تماشا کن

بود دلیل شهادت، خیال وصل بتان
به خواب بنگر و تعبیر را تماشا کن

جهان به جنگ فکنده ست تاجداران را
خروس بازی این پیر را تماشا کن!

سلیم خواهی اگر سرنوشت ما دانی
سواد جوهر شمشیر را تماشا کن
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۶۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.