هوش مصنوعی:
این شعر از عشق و رنجش سخن میگوید، با تصاویری از گرههای عاطفی و دردهای ناشی از عشق. شاعر از شراب ناب، ابروی محراب، زلف یار و تیغ معشوق به عنوان نمادهای عشق و رنج استفاده کرده است.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی تصاویر مانند 'تیغ' و 'قطرهی خونی' ممکن است برای کودکان نامناسب باشد.
شمارهٔ ۸۸۴
در دل تنگم شراب ناب می گردد گره
در گلویم آب چون گرداب می گردد گره
طاعتم را نیست همچون خدمتم حسن قبول
از سجودم ابروی محراب می گردد گره
گر صبا حرفی به او گوید ز کار بسته ام
در خم آن زلف، پیچ و تاب می گردد گره
آرزوی تیغ او از خاطرم هرگز نرفت
چون صدف در سینه ی من آب می گردد گره
از دلم بروی چکیده قطره ی خونی سلیم
بر کمر زان دامن قصاب می گردد گره
در گلویم آب چون گرداب می گردد گره
طاعتم را نیست همچون خدمتم حسن قبول
از سجودم ابروی محراب می گردد گره
گر صبا حرفی به او گوید ز کار بسته ام
در خم آن زلف، پیچ و تاب می گردد گره
آرزوی تیغ او از خاطرم هرگز نرفت
چون صدف در سینه ی من آب می گردد گره
از دلم بروی چکیده قطره ی خونی سلیم
بر کمر زان دامن قصاب می گردد گره
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۸۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.