هوش مصنوعی: شاعر در این متن از دردها و رنج‌های خود می‌گوید، از جمله خمار، دوری از وطن، و ماتم عزیزان. او از ساقی می‌خواهد که با دادن شراب بیشتر یا رحم کردن به حالش، او را تسکین دهد. همچنین، به مفاهیمی مانند مروت، عاجزکشی، و خودنمایی اشاره می‌کند.
رده سنی: 18+ متن شامل مضامینی مانند شراب و مستی، غم عمیق، و مفاهیم عرفانی است که درک آن‌ها برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی مفاهیم نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارند.

شمارهٔ ۸۹۰

ساقی خمار دارم، یک ساغر دگر ده
آبی بر آتشم زن، پیمانه بیشتر ده

با ناله های مستان سامان گریه بیش است
در ماتم عزیزان، جامی به نوحه گر ده

در مذهب مروت، عاجزکشی حرام است
مرغی که پر ندارد، از دام خویش سر ده

از خواری وطن به، آوارگی غربت
یا رحم کن به حالم، یا رخصت سفر ده

ایزد نداده هیچش سامان خودنمایی
از زلف خویش بستان مویی به آن کمر ده

چون گل سلیم ما را آیینه بر نفس دار
از خویش رفتگانیم، ما را ز ما خبر ده
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۸۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۹۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.