هوش مصنوعی: این شعر از ناکامی‌ها و رنج‌های عاشقانه سخن می‌گوید، از تلخی‌های عشق و جدایی می‌نالد و به ناامیدی‌ها و دشواری‌های مسیر عشق اشاره می‌کند. همچنین، از بی‌توجهی معشوق و سنگدلی‌های او شکایت دارد و در نهایت، به فراق و پراکندگی دوستان اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و غم‌انگیز این شعر ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند ناامیدی و فراق نیاز به بلوغ فکری دارد تا به درستی درک شود.

شمارهٔ ۸۹۹

ناله ای از من به کام دل نشد انگیخته
سرمه پنداری به خاک من چو زاغ آمیخته

از نصیحت آن که آموزد ترا سنگین دلی
بیضه ی فولاد را با موم سازد ریخته

در محبت مطلب از آن جو که کام کس نداد
گنج پیدا می شود اینجا ز خاک بیخته

گر محیط عشق در جوش آید، از هر قطره ای
می شود چون آسمان چندین حباب انگیخته

عمرها شد تا سلیم از هم جدا افتاده ایم
دوستان چون دانه های سبحه ای بگسیخته
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۹۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.