هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از رابطه‌ای پرتلاطم و پراحساس سخن می‌گوید که در آن شاعر با دل خود گفت‌وگو می‌کند. او از عشق و اشتیاق خود می‌گوید که مانند ماه و گل‌های چمن نیست، بلکه رنگ و بویی تازه دارد. شاعر از گریه‌هایش برای پاک کردن دیده و اشتیاقش به وصال معشوق می‌نالد. همچنین، او از ضعف خود در راه عشق و تمایلش به تجربه‌های جدید مانند کودکان سخن می‌گوید. در پایان، شاعر به راه عشق اشاره می‌کند که برای رهروانش پر از آرزوهای جدید است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند شکوه و ضعف در عشق نیاز به تجربه و بلوغ ذهنی دارد.

شمارهٔ ۹۰۱

ما و دل دیگر به کوی تندخوی تازه ای
هر زمان داریم با هم گفتگوی تازه ای

نه به مهر و ماه ماند، نه به گل های چمن
هست با شاخ گل ما رنگ و بوی تازه ای

تا به چشم پاک بینم بر رخ او، دیده را
می دهم از گریه هردم شست و شوی تازه ای

از مقیمان حریم وصلم، اما از دلم
می تراود شکوه چون آب از سبوی تازه ای

گه به یاد زلف می گریم، گهی از شوق خط
هر زمان دارم چو طفلان آرزوی تازه ای

هر قدم ضعفم به راه وصل افزون می شود
آب باریکم که می آیم به جوی تازه ای

از سر سبز خود ای خضر این همه خرم مباش
آن قدر قدری نمی دارد کدوی تازه ای

بس که عریانیم، چون آیینه از شرمندگی
هرکه را دیدیم، می سازیم روی تازه ای

راه عشق است این که باشد رهروانش را سلیم
هر نشان پا، مزار آرزوی تازه ای
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۰۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.