هوش مصنوعی:
این شعر از حافظ، بیانگر احساسات شاعر درباره عشق، جدایی، و جستجوی معنوی است. شاعر از بلبل و گل به عنوان نمادهای عشق و جدایی یاد میکند و از دل میخواهد که از رنج دوری بپرهیزد. همچنین، اشارهای به جستجوی معنوی و توفیق الهی دارد و از هوسهای دنیوی دوری میجوید.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.
شمارهٔ ۹۰۲
در چمن ای بلبل از برگ و نوا افتاده ای
از گلی گویا تو هم چون من جدا افتاده ای
ترک خون خوردن کن ای دل، رحم کن بر حال خود
چون سبوی می به یک پهلو چرا افتاده ای
سال ها ای رهزن دین در طلب بودم ترا
کامشبم در دست چون دزد حنا افتاده ای
دستگیری رهروان را بهتر از توفیق نیست
نیستی موسی، چه در فکر عصا افتاده ای؟
از غم افتم همچو نقش پا به خاک رهگذر
هر کجا چون خویشتن بینم ز پا افتاده ای
همچو عنقا به که سر در زیر بال خود بری
از هوس تا کی به دنبال هما افتاده ای
در تلاش وصل او داری عجب حالی سلیم
از پریشانی به فکر کیمیا افتاده ای
از گلی گویا تو هم چون من جدا افتاده ای
ترک خون خوردن کن ای دل، رحم کن بر حال خود
چون سبوی می به یک پهلو چرا افتاده ای
سال ها ای رهزن دین در طلب بودم ترا
کامشبم در دست چون دزد حنا افتاده ای
دستگیری رهروان را بهتر از توفیق نیست
نیستی موسی، چه در فکر عصا افتاده ای؟
از غم افتم همچو نقش پا به خاک رهگذر
هر کجا چون خویشتن بینم ز پا افتاده ای
همچو عنقا به که سر در زیر بال خود بری
از هوس تا کی به دنبال هما افتاده ای
در تلاش وصل او داری عجب حالی سلیم
از پریشانی به فکر کیمیا افتاده ای
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۰۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.