هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات شاعر درباره عشق، زیبایی و آرامش می‌پردازد. شاعر از عشق و زیبایی معشوق سخن می‌گوید و از نوشیدن شراب به عنوان نمادی از لذت و فراموشی یاد می‌کند. همچنین، او از آرامش و رضایت درونی خود سخن می‌گوید و از داشتن منصبی آسوده حال ابراز خوشحالی می‌کند.
رده سنی: 18+ محتوا شامل مفاهیمی مانند شراب و مستی است که برای مخاطبان زیر 18 سال مناسب نیست. همچنین، درک عمیق تر از عشق و زیبایی نیاز به بلوغ فکری دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

شمارهٔ ۴۵

زراحت بیش بینند اهل خواری پایمالی را
بجز افتادگی تعبیر نبود خواب قالی را

مکدر خاطرم سا قی، از آن می ریز در کامم
که می سازد بلورین از صفا جام سفالی را

به عالم اعتبار کیمیا می داشت جمعیت
به زلف او نمی دادند اگر آشفته حالی را

فرنگی نرگسش چون می به جام طاقتم ریزد
کنم آب خمار او شراب پرتگالی را

نگاهی چشم دارم از تو کز وی بوی لطف آید
چه پیمایی به من ساقی دمادم جام خالی را

برات عشرتم بر گلشن کشمیر شد جویا
بحمدالله که دارم منصب آسوده حالی را

بنگر رخ بر گلشن کشمیر شد جویا
بحمدالله که دارم منصب آسوده حالی را
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.