هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که از عناصر طبیعت مانند گل، بلبل، دریا و کوه برای بیان احساسات عمیق و روحانی استفاده میکند. شاعر از عشق، جدایی، توکل به خدا و بیاعتباری دنیا سخن میگوید.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و زبان ادبی بالا نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۶۰
سرت گردم به گلشن جلوه ده آن روی چون گل را
رگ لبریز خون ناله کن منقار بلبل را
مرا سرپنجهٔ حسن است طاقت آزما امشب
که موج بحر بی تابی کند کوه تحمل را
مبادا حالی او گردد و بیگانگی آرد
نگاه شوخش از حد می برد با ما تغافل را
تجرد پیشگان مستغنی اند از دولت دنیا
گهر ریگ تا دریا بود بحر توکل را
ز صرصر پنجه زردار گل بر خاک می افتد
بپیچد باد دستی های ما د ست تمول را
تهی دارند پیران خمیده غور کن یک ره
که جا پیوسته جویا بر سر دریا بود پل را
رگ لبریز خون ناله کن منقار بلبل را
مرا سرپنجهٔ حسن است طاقت آزما امشب
که موج بحر بی تابی کند کوه تحمل را
مبادا حالی او گردد و بیگانگی آرد
نگاه شوخش از حد می برد با ما تغافل را
تجرد پیشگان مستغنی اند از دولت دنیا
گهر ریگ تا دریا بود بحر توکل را
ز صرصر پنجه زردار گل بر خاک می افتد
بپیچد باد دستی های ما د ست تمول را
تهی دارند پیران خمیده غور کن یک ره
که جا پیوسته جویا بر سر دریا بود پل را
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.