۱۴۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۹

ز زلف و کاکلت ای نازنین گره بگشا
زکار عاشق زار حزین گره بگشا

گره شد به دلم مطلبی خداوندا
تو با انامل فض خود این گره بگشا

زبان شکوه ببند و به داده خوشدل باش
بنه به درج دهان و زجبین گره بگشا

به سر گرانیت افسرده خاطرم داری
ز جبهه ای صنم خشمگین گره بگشا

ز سر گرانیت افتاده عقده ها به دلم
از آن دو ابروی نازآفرین گره بگشا
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.