هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و حسرت به معشوق سخن می‌گوید و از تب گرم محبت و اضطراب ناشی از آن یاد می‌کند. او از طبیعت و عناصری مانند گل، بلبل، و غنچه برای بیان احساسات خود استفاده می‌کند و نگرانی خود را از بی‌وفایی و حیرانی در عشق بیان می‌دارد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عاطفی و عاشقانه‌ای است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات شعر کلاسیک ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۴۲

شد از یاد گل رویی دلم حسرت نصیب امشب
بود پرواز رنگ می به بال عندلیب امشب

تب گرم محبت دارم و از جستن نبضم
رگ برق است هر انگشت در دست طبیب امشب

شود هر غنچه را در بر قبا پیراهن طاقت
چو بخرامد به باغ آن سرو قد جامه زیب امشب

چسان فردا نگهدارم عنان اضطرابش را
به امید وفایی گر دهم دل را فریب امشب

ز دل عزم طواف دیده دارد اشک می ترسم
که ماند در ره از حیرانیم جویا غریب امشب
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.