هوش مصنوعی: این متن به بیان مفاهیم عرفانی و فلسفی دربارهٔ وجود، انسان و جلوه‌های پنهان و آشکار هستی می‌پردازد. شاعر با استفاده از استعاره‌هایی مانند آینه، گل و آب، به ناپیدایی حقیقت و زیبایی درونی اشاره می‌کند و تأکید دارد که برخی حقایق با وجود آشکار بودن، پنهان می‌مانند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۶۷

دارد حیات، عالمی و جان پدید نیست
دنیا ز آدمی پر و انسان پدید نیست

در پردهٔ ظهور نهان است جلوه اش
از بسکه گشته است نمایان پدید نیست

در خط نهان شده است تو را آب و رنگ حسن
گل از وفور سنبل و ریحان پدید نیست

محو جمالم و رخش از دیده ام نهان
آب از سرم گذشته و عمان پدید نیست

پنهان شده است آینه ام از هجوم عکس
جویا اگر چه جلوهٔ جانان پدید نیست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.