۱۵۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۷۵

آنکه میخانه ز انداز نگاهش طرح است
دیدهٔ چون نقش قدم بر سر راهش طرح است

ناز بر دیدهٔ خورشید پرستان دارد
حلقهٔ زلف که بر روی چو ماهش طرح است

می توان گشت به گرد سر او کز شوخی
دام صد فتنه ز هر موی کلاهش طرح است

مغز در سر مه نو را شده آشفته مگر
بیت برجستهٔ ابروی سیاهش طرح است

قوت آه کشیدن نبود جویا را
بسکه بر گردن او بار گناهش طرح است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.