هوش مصنوعی: شاعر در این متن از احساسات عمیق خود درباره آزادی، دردهای جهانی، و قدرت روحی سخن می‌گوید. او از جنون به عنوان راهنمای خود یاد می‌کند و دردهایش را منبع غم‌های عالم می‌داند. همچنین، به قدرت و تأثیرگذاری خود اشاره کرده و شادی‌اش را چنان توصیف می‌کند که حتی فلک از آن به وجد می‌آید.
رده سنی: 15+ مفاهیم عمیق عرفانی و حماسی موجود در متن برای درک و ارتباط نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و مفاهیم انتزاعی ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

شمارهٔ ۱۷۶

رفتن زخود به دشت جنون هادی من است
طومار آه محضر آزادی من است

از جوش درد منبع غم های عالمم
هر دل که در فغان شده فریادی من است

طرح مرا زمانه ز رنگ پریده ریخت
عنقا خراب رشک ز آبادی من است

صد کوه قاف را کند از جا چو پرکاه
آنجا که زور بازوی فرهادی من است

جویا محیط عالم امکان بود دلم
در رقص خوشدلی فلک از شادی من است
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.