هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد هجران و غم‌های پنهان درونش می‌گوید. او از رنج‌هایش صحبت می‌کند که مانند خاری در زیر پوستش جای گرفته‌اند و از بی‌قراری دلش در فراق یار سخن می‌گوید. همچنین، به تأثیرات این دردها بر جسم و روحش اشاره می‌کند و از نیاز به بیان این دردها می‌نالد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاطفی عمیق و غمگین است که درک آن برای سنین پایین‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی کلاسیک، مناسب مخاطبان با سطح درک بالاتر است.

شمارهٔ ۱۸۵

چون نیاساید دل از هجر بتان در زیر پوست
دارم از هر موج خون خاری نهان در زیر پوست

بسکه خوردم زهر غم با شیر از طفلی مرا
سبز شد چون پسته مغز استخوان در زیر پوست

چون نوازش دیدم از دردش دلی خالی کنم
همچو دف تا کی نهان دارم فغان در زیر پوست

بی تو شبها از هجوم درد بیمار ترا
می تپد چون نبض جسم ناتوان در زیر پوست

از شکاف سینه جویا غنچه سان گل می کند
تا به کی ماند دل خونین نهان در زیر پوست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.