۱۴۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۸۸

از صفای خاطر ما هیچکس آگاه نیست
عکس را در خلوت آیینهٔ ما راه نیست

فارغ از قید عبادت نیست در عالم دلی
این نگین را نقش شیر از بندهٔ درگاه نیست

قامت خم بسته از حرص آنکه از طول امل
رشتهٔ قلاب صید مطلبش کوتاه نیست

داغ خواری لازم روی طلب افتاده است
دعوی ما را دلیل روشنی چون ماه نیست

هر طرف رو می کنی جویا به مقصد می رسی
در ره از خویش رفتن هیچکس گمراه نیست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.