۱۶۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۰۶

با بال شوق در چمن قدس طایر است
دل گر به راه بی خبریها مسافر است

دارد خطر ز موج نفس چون حباب جسم
در چار موجه کشتی تن از عناصر است

گشتم چو آینه همه جان از خیال دوست
جسمی که یافت رتبهٔ ارواح نادر است

زنهار! روح شو، که به عالم، بقای روح
مانند بی ثباتی اجسام ظاهر است

جویا شکور باش که در کیش اهل دید
کفران نعمت آنکه کند پیشه، کافر است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.