هوش مصنوعی:
این متن شعری از حافظ است که به مفاهیمی مانند عشق، مینوشی، ریا، و حقیقت میپردازد. شاعر از آیینه و صراحی سخن میگوید و اشاره میکند که روشنایی بزم از شمع است و آنکه خودنماست، حقیقت را نمیبیند. همچنین، تأکید میکند که برای رسیدن به مقصود، باید از خواستهها گذشت و تنها خداوند قاضی حقیقی است.
رده سنی:
16+
متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، اشاره به مینوشی و مفاهیم انتزاعی ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم یا گمراهکننده باشد.
شمارهٔ ۲۰۹
در زنگ ابر هر قدر آیینه هواست
چشم و دل صراحی و پیمانه را صفاست
روشن ز شمع بزم بود اهل دید را
کاخر به چشم می رود آنکس که خودنماست
خواهی به مدعا رسی از مدعا گذر
زشت است مدعای تو گر ترک مدعاست
ناحق به خاک ریخته ای خون عیش را
قاضی میان ما و تو ای محتسب، خداست!
جویا فریب چشم سخنگوی او مخور
کس از زبان آن مژه نشنیده است راست
چشم و دل صراحی و پیمانه را صفاست
روشن ز شمع بزم بود اهل دید را
کاخر به چشم می رود آنکس که خودنماست
خواهی به مدعا رسی از مدعا گذر
زشت است مدعای تو گر ترک مدعاست
ناحق به خاک ریخته ای خون عیش را
قاضی میان ما و تو ای محتسب، خداست!
جویا فریب چشم سخنگوی او مخور
کس از زبان آن مژه نشنیده است راست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.