هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که به زیبایی‌های معشوق و احساسات شاعر نسبت به او می‌پردازد. در آن از تشبیهات و استعاره‌های زیبا مانند «آئینه» برای صورت معشوق و «گلشن» برای رخساره او استفاده شده است. شاعر از شرم معشوق و تأثیر آن بر خود سخن می‌گوید و در نهایت به نیاز خود به عشق و وصال اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاشقانه و عارفانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات عمیق نیاز به درک ادبی نسبتاً بالایی دارد که معمولاً در سنین بالاتر توسعه می‌یابد.

شمارهٔ ۲۳۸

تا سر ما کشتگان آن تندخو بر کف گرفت
شد چنان سرخوش که پنداری کدو بر کف گرفت

آب گردد بسکه از شرم صفای عارضش
دست از آن آئینه می شویم که او بر کف گرفت

گفت ازین مو هم فزون تر عاقبت کاهد تنت
وقت گفتن تار زلف آن جعد مو بر کف گرفت

سیر دارد گلشن رخساره اش از عکس جام
تا گل پیمانه آن آئینه رو بر کف گرفت

ساغر پیمانه کی بر آتشم آبی زند
بعد از این باید مرا جویا سبو بر کف گرفت
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.