۱۶۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۳۹

نهادی بر دلم ای نازنین دست
ازین دست است احوالم ازین دست

سرت درد خمار می مبیناد
مبادا تکیه گاه آن چنین دست

بود چون غنچهٔ نارسته از شاخ
ترا پنهان میان آستین دست

چه باشد دل گرم از سینه بربود
بتابد پنجهٔ خورشید این دست

بعینه پنجهٔ خورشید صبح است
برآرد چون زجیب آن نازنین است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.