هوش مصنوعی: این شعر بیانگر حالتی از دل‌تنگی، عشق و رنج است. شاعر از دل‌بستگی به معشوق، درد فراق و آتش عشق سخن می‌گوید و از تشبیه‌های زیبایی مانند مینای می، شمع صبحگاهی و آهوی افتاده از تیر استفاده می‌کند. همچنین، احساس رسوایی و حیرت در برابر جمال معشوق را توصیف می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از تشبیهات و اصطلاحات ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۲۵۳

دل به غیر از باده زار و ناتوان افتاده است
چارهٔ کارش همین آتش به جان افتاده است

تا دلم در فکر رخسار بتان افتاده است
همچو مینای می اش آتش به جان افتاده است

هر کرا نبود به رنگ ماه از دریوزه عار
طشت رسوایی زبام آسمان افتاده است

بلبل نطقم زجوش حیرت نور رخش
همچو شمع صبحگاهی از زبان افتاده است

با همه اعضا دود چون سایه از دنبال او
آهویی کز تیر آن ابر و کمان افتاده است

گر به لطف از خاک برگیرد شود نخل بهشت
سایه ای کز قد آن سرو روان افتاده است

ناوک دلدوز او جویا نشانش چون نساخت
همچو شمعم آتش اندر استخوان افتاده است
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.